نقشه تجاری ایران و پاکستان، دو همسایه ای که در تجارت غریبه بودند + جدول
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۸۵۶۸۳
تین نیوز
دو کشور ایران و پاکستان نزدیک به ۹۱۰ کیلومتر مرز مشترک زمینی دارند که این جدا از مرز آبی و مسیر هوایی است با این حال حجم روابط تجاری در بهترین حالت به ۲.۵ میلیارد دلار در سال رسیده است.
به گزارش تین نیوز به نقل از مهر، ایران با ۱۵ کشور مرزهای زمینی و دریایی دارد که شامل پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، روسیه، قزاقستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، عراق، کویت، عربستان، قطر، بحرین، امارات عربی متحده و عمان می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دو کشور نزدیک به ۹۱۰ کیلومتر مرز مشترک زمینی دارند که این جدا از مرز آبی و مسیر هوایی است. گوادر تا چابهار مسیری نزدیک به ۲۰۰ کیلومتری دارند که مسیر نزدیکی است و دو کشور می توانند ارتباط تجاری مناسبی داشته باشند اما حجم روابط تجاری در بهترین حالت به ۲.۵ میلیارد دلار در سال رسیده است که به هیچ وجه مطلوب نیست.
اقتصاد پاکستانپاکستان پس از چند مرحله بررسی و تجدید نظر در مورد ساختار اقتصادی خود، در حال حاضر دارای اقتصادی مختلط است که در آن شرکت های دولتی بخش بزرگی از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهند. اقتصاد پاکستان که در زمان استقلال این کشور عمدتاً کشاورزی بود، امروزه بسیار متنوع شده است. البته که همچنان نزدیک یک چهارم تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد و نزدیک به ۴۰ درصد نیروی کار در کشاورزی یا بخش های مرتبط شاغلند. اما از نظر ساختار اقتصادی، پاکستان بیشتر به کشورهای با درآمد متوسط شرق و جنوب شرقی آسیا شباهت دارد تا کشورهای فقیرتر شبه قاره هند. عملکرد اقتصادی این کشور با بسیاری از دیگر کشورهای در حال توسعه سازگارتر است.
بر اساس آمار بانک جهانی (WB) در سال ۲۰۲۲ تولید ناخالص داخلی پاکستان ۳۷۵ میلیارد دلار بوده که رشد ۶.۱ درصدی را نسبت به سال ۲۰۲۱ داشته است. همچنین بر اساس اطلاعات مؤسسه آمار پاکستان، نرخ تورم کلی این کشور ۳۷.۰۷ درصد ثبت شده است.
تجارت ایران و پاکستانبه اعتقاد کارشناسان، پاکستان به گاز، به صنعت پتروشیمی، محصولات ساختمانی، رنگ، انواع و اقسام میوه جاتی که ایران دارد مثل سیب و انگور احتیاج دارد که پاکستان واردکننده آن است. در مقابل پاکستان صادرکننده برنج است. کاغذ و محصولاتی از این دست دارد، کنجد از پاکستان به ایران صادر می شود، میوه هایی مختلف مثل انبه از پاکستان می آید. بنابراین دو کشور اقتصاد مکمل و جمعیت بسیار زیادی هم دارند اما تاکنون به دلایل زیادی از جمله قوانین پیچیده گمرکی دو کشور، مشکلات تحریمی و… سطح روابط دو کشور به حد مطلوب نرسیده است.
بر این اساس هم بررسی وضعیت تجارت ایران و پاکستان در سال های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ نشان می دهد که صادرات ایران به پاکستان از نظر ارزش روند صعودی داشته، به گونه ای که از ۱.۲ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۷ به ۲.۰۷ میلیارد دلار در پایان سال ۱۴۰۲ رسیده است. سهم صادرات ایران به پاکستان در سال های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ روند ثابتی داشته؛ بیشترین سهم با ۴.۱ درصد برای سال ۱۴۰۲ و کمترین سهم با ۲.۶ درصد برای سال ۱۴۰۰ بوده است.
همچنین در این بازه زمانی واردات ایران از پاکستان از نظر ارزش روند صعودی داشته، به گونه ای که از ۳۴۱ میلیون دلار در سال ۱۳۹۷ به ۶۷۳.۹ میلیون دلار در پایان سال ۱۴۰۲ رسیده است. سهم واردات ایران از پاکستان در سال های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ تقریباً ثابت و برابر یک درصد بوده است. بیشترین سهم با ۱.۷ درصد برای سال ۱۴۰۱ و کمترین سهم با نیم درصد برای سال ۱۳۹۹ بوده است. این رقم در سال ۱۴۰۲ سهمی نزدیک به یک درصدی از کل واردات ایران بود.
علت عمده کاهش واردات ایران از پاکستان، افزایش تولید برنج در کشور و عدم نیاز به واردات این محصول مانند سال های قبل از کشورهایی نظیر پاکستان و هند بوده است.
در جدول زیر وضعیت تجارت دو کشور از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ آمده است.
همچنین تراز تجاری ایران با پاکستان به لحاظ ارزشی طی سال های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ همواره به نفع ایران بوده، اما طی دو سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ واردات ایران از پاکستان از سرعت رشد به مراتب بالاتری در مقایسه با صادرات ایران به پاکستان داشته و سهم برنج نیز از کل ارزش صادرات ایران از این کشور بیش از ۸۵ درصد بوده است.
در این بین رئیس جمهوری ایران دیروز پس از دیدار و گفت وگو با شهباز شریف نخست وزیر پاکستان و بعد از آئین امضای اسناد همکاری بین مسؤولان دو کشور، اعلام کرد که «سطح روابط تجاری قابل قبول نیست و این روابط در گام اول به ۱۰ میلیارد دلار برسد. ما مرز را بین دو کشور یک فرصت می دانیم و این فرصت می تواند در جهت رفاه دو کشور به کار گرفته شود.»
با توجه به روند صعودی تجارت دو کشور به نظر می رسد با شناسایی ظرفیت های خالی پاکستان و بازاریابی دقیق بتوان هدف تجارت ۱۰ میلیارد دلاری را محقق کرد.
قراردادهای تجاری دو طرفبا توجه به اهمیت قراردادها و معاهدات بین المللی، طی سال های اخیر دو کشور تلاش هایی برای توسعه مناسبات تجاری داشتند اما هنوز به نتیجه نهایی نرسیده است؛ برای مثال در سال ۱۳۸۲ ایران و پاکستان یک موافقت نامه تعرفه ترجیحی منعقد کردند، اما از سال ۱۳۹۷ واردات بیش از ۲۰۰۰ قلم کالا ممنوع شد و بسیاری از کالاهای موجود در توافق نامه تعرفه ترجیحی ایران و پاکستان نیز در این فهرست قرار گرفتند. محمدصادق قنادزاده، معاون ارتقای کسب و کارهای بین المللی سازمان توسعه تجارت در این رابطه به مهر گفته بود: در حال حاضر موافقتنامه تجارت ترجیحی با پاکستان احیا شده و سند پایه تجارت آزاد با پاکستان نیز سال ها قبل نهایی شده بود منتهی روی فهرست کالاها باید به جمع بندی برسیم که در این راستا مذاکرات با پاکستان شروع شده و قرار است در کارگروه های مشترکی بررسی های لازم را در خصوص فهرست کالاها انجام دهیم.
همچنین سال گذشته سند برنامه راهبردی همکاری های تجاری پنج ساله بین دو کشور برای سال های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۸ امضا شد؛ بر اساس این سند، روابط تجاری ایران و پاکستان می تواند تا ۵ میلیارد دلار افزایش یابد.
چندی پیش نیز رؤسای گمرکات ایران و پاکستان با هدف تسهیل و توسعه تجارت در اسلام آباد مذاکره و در ۱۵ بند برای رفع موانع گمرکی توافق کردند. که با عملیاتی شدن آن مبادلات تجاری میان دو کشور افزایش می یابد. عملیاتی کردن تبادل الکترونیکی داده ها و اطلاعات با تشکیل تیم اجرایی از سوی دو طرف، ارائه تسهیلات گمرکی برای تسهیل تهاتر کالایی در منطقه آزاد چابهار و امکان تردد کامیون های ایرانی به عمق سرزمینی پاکستان از جمله توافقات بین ایران و پاکستان بود.
احداث ترمینال ریمداننکته دیگر آنکه ایران و پاکستان این ظرفیت را دارند که به واسطه حمل و نقل ارزان زمینی و هم به واسطه راه آهن آی. تی. آی (اسلام آباد-تهران-استامبول) از ظرفیت های این حوزه برای ارتقای روابط تجاری و اقتصادی خود استفاده کنند. این زیرساخت فراهم است و دو کشور می توانند به این واسطه شاهد تحول بزرگ در حوزه اقتصاد و تجارت باشند.
همچنین به زعم کارشناسان پاکستانی، مساله مهم دیگر در روابط ایران و پاکستان، کانال ارتباطی و ترابری گوادر به چابهار است که باید در اولویت های دو کشور جای گیرد.
از سویی دیگر نیز با توجه به تمایل دو کشور برای حمل و نقل کالا به صورت زمین، برنامه ریزی شده که با احداث ترمینال ریمدان در مرز ایران و پاکستان، تعداد کامیون های حمل و نقل کالا بین دو کشور به هزار دستگاه برسد.
بر این اساس، اقتصاد ایران و پاکستان در حوزه تجارت خارجی مکمل یکدیگرند بنابراین پاکستان می تواند نقش مهم و اساسی در پیاده سازی نقشه ارزی و تجاری کشور داشته باشد. در واقع توسعه تجارت خارجی با پاکستان می تواند به ایران برای خنثی سازی تحریم ها کمک شایانی کند. این موضوع در ارتباط با پاکستان نیز از طریق کمک ایران به تأمین امنیت انرژی این کشور برای پیگیری برنامه های توسعه اقتصادی مطرح است.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانیدمنبع: تین نیوز
کلیدواژه: تجارت ایران و پاکستان روابط ایران و پاکستان مرز ایران و پاکستان مسیر گوادر به چابهار واردات ایران از پاکستان ایران و پاکستان میلیارد دلار درصد برای سال صادرات ایران روابط تجاری دلار در سال دو کشور حمل و نقل سال ۱۳۹۷ سال ۱۴۰۲
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۸۵۶۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله گازانبری امارت به تعهدات آبی با ایران ؛ همسایهآزاری تمامی ندارد
به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه فرهیختگان نوشت: روز یکشنبه ۹ اردیبهشتماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روزهای پربارش پرداختیم. این در حالی است که علیرغم تمام هشدارها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راههای آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژههای آبی روی رودخانههاست. به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سدهای بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهرهبرداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
ردپای هندوستان در هریرودبا توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سدهای و کانالها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و بهخصوص سرمایهگذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژههای آتی شان مورد توجه خواهد بود. محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشهورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «بهطور کلی شاید بشود سرمایهگذاری هند در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جستوجو کرد؛ وقتی تاریخ هند بهخصوص یک قرن اخیر را مرور میکنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعدها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حلنشده کشمیر میشود. از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور بهجدیت سراغ سرمایهگذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرمهای فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاستهای هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضهاش دارد میتواند پیش ببرد.
البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی میشود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند بهوضوح قابل مشاهده است. جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین میکند و خاوریترین دلتای رودخانه هیرمند را بهعنوان مرز بین دو کشور قرار میدهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایهگذاری را در پروژههای آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و... . اما در زمینه پروژههای آتی، نمیخواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی بهجدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژههایی همچون «قوشتپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دستنخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط میخواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود. درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان میگوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.
همین چندروز قبل آقای«آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایهگذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوهبر اینکه منابع آب را مهار میکند بهجد دنبال این است که وابستگیاش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژهها موقعیت ویژهتری در مذاکرات به طرف افغانستانی میدهد.
ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود
این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد ولی به دلیل ناآرامیهای داخلی فراز و فرودهایی داشت تا نهایتا در دوران رئیسجمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهرهبرداری رسید. جالب است که نخستوزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران میآید و توافقنامه چابهار را امضا میکند و هنوز بعد از سالها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما میگوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»
شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشورها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشورهای دیگر دنبال میکند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتارهای دولتها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوهای دیگر به دنبال تسلط و نادیدهگرفتن حق ملتهاست.
در عصر حاضر اگر کمی حواسمان جمع باشد متوجه میشویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملتها و هویتشان بهطور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ میزند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بندهای انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشنتر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.
واقعا نمیخواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط میکنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیتالمال است. در واقع میخواهم توجه کنیم که در آستانه حذفشدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.
مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سالهای اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برونرفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشورهای دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکستهای دیپلماسی آبیشان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری درمورد مسائل آبهای فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبیشان ترسیم کردهاند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیدهایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبودهایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمالخان، که هرچند تلاشهایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبهشان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمالخان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتوگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علیرغم تلاشهای دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمالخان تکمیل شد.
سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سالها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزارهایی استفاده کرد؟ از سد کمالخان که گذشت اما قرار است برای سد بخشآباد روی سرشاخه فراهرود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزارهایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخشآباد -که میخی است بر تابوت کمارفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکیاش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میاندست و در جایی پاییندست هستیم و تک تک این رودخانههای فرامرزی چالشها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پاییندست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قرهقوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.
در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یکجانبه سد و کانالهایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامهای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکردهایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضههای فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سالها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضههایی با چالشها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آبهای فرامرزی قراره دیده میشود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آنهم با ۸۵ میلیوندلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمیبایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ اینها فقط سوال است.
این پژوهشگر درباره میزان حقابهای که اینروزها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام میکنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!
وقتی ابزارهای قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی میکنید که چه کرد، یکی از ابزارهای بسیار مهمش همین بهکارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کمنظیر دیپلماسی عمومی بهدرستی استفاده نمیکنیم.
شاید زمانی سازش مبتنیبر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشورها اصولا حاضر نیستند در مذاکراتشان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملتهایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات میتوانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.
منحیثالمجموع فکر میکنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بینالمللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علیالخصوصانگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانهها را بدون توجه به پیامدهای آن در کشورهای پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعبالعبور است؛ بهویژه اینکه روشن است سیاستهای دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساختهای آبی و ساخت سد و تکمیل کانالها به درهمتنیدگی این مناقشه خواهد افزود.
از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاههایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جستوجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بینالملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بینالمللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبهگرایی و ائتلافسازی مبتنیبر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پساقطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایینتر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور میشود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضاها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمیدانم که آیا روزگاری میرسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزارهای قدرتمان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبیمان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.
خبرهای روزنامه فرهیختگانبیشتر بخوانید
کد خبر 849237 منبع: فرهیختگان برچسبها ایران و افغانستان استان سیستان و بلوچستان خبر ویژه افغانستان طالبان افغانستان